خاطرات قبل آمدنت
مدام گریه ام می گیره ...
من مدام اشک میریزم... هنوز برام عجیبه ... هنوز تو بهتم...
هنوز نمی تونم باور کنم که "من" دارم مامان میشم...
مامان... چه واژه ی غریبی... مامان ... با هر مامان گفتن یه قطره اشک میاد رو صورتم...
من مامان تو ام!
منو دوست داشته باش گل من ... من بینهایت به تو و وجودت و به در آغوش گرفتنت محتاجم...
من بینهایت نیاز دارم به بوسیدن روی ماهت و دستهای کوچولوت...
خدایا کی میرسه اون روزی که من بچمو بغل بگیرم و ببوسمش و نوازشش کنم...
خدایا دلم می خواد روزها زودتر بگذره...
عزیزم زودتر بزرگ شو و پا به دنیام بذار... اگه دیر کنی دنیا غرق اشکام میشه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی